علیزاده : اتفاقهای خوب در موسیقی و تئاتر تکرار نمی شوند
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۱۲۴۳۲۹
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست؛ حسین علیزاده ، پیمان قدیمی ، حبیب رضایی و صابر ابر در این نشست خبری حضور داشتند.
حسین علیزاده با اشاره به همکاری خود با این پروژه صوتی گفت: پیمان قدیمی 4 سال پیش به من مراجعه کردو گفت می خواهد تعدادی از آموزه های من برای انتشار این آلبوم استفاده کند اما من وقتی متن غمنومه فریدون را دیدیم به او پیشنهاد دادم که به جای موسیقی انتخابی برای این کار موسیقی بسازم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علیزاده با بیان اینکه این پروژه استعداد تئاتر و انیمیشن دارد و در مراحل روی این موارد کار خواهد شد گفت: غمنومه فریدون باعث شد یک خانواده هنری تشکیل شود در واقع این پروژه وجه اشتراک همه ما شد حتی امروز که در مراسم رونمایی همدیگر را می دیدیم با دیالوگ های غمنومه با همدیگر حرف می زدیم. به طوری که صابر ابر را فریدون صدا می زدیم. این چند سال همکاری روی این پروژه باعث شد که رابطه جالبی بین ما پیش بیاید.
علیزاده یادآور شد: در ایران می گویند کار گروهی کردن سخت است و همه خواه ناخواه فکر می کنند که تا آخر کار نمی شود به صورت گروهی ادامه داد یا حساسیت دارند که باید در ابتدا قرارداد خسته شود اما در غمنومه فریدون احتیاجی به این کار ها نبود وقتی متن را خواندیم حس می کردیم متنی که اجدادمان با آن زندگی کردند. این حس ما را با هم مشارکت کرد و برای این پروژه طبق قراردادی بجز احساس و عاطفه دور هم جمع نشدیم. و به دلیل پیوند ودوستی خوبی که بین ما ایجاد شد اولین شنونده های این اثر خودمان بودیم. چون خاطرات خود را با این اثر رقم می زنیم.
این آهنگ ساز و موسیقی ساز در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا، در رابطه با شباهت این اثر با شرح قصه بیژن مفید گفت: من در فیلم مستندی که درباره این اثر شاهکار و جاودانه و همچنین خالق آن بیژن مفید ساخته شده بود حرف زده ام و می خواهم همان جملات را امروز تکرار کنم.
وقتی اتفاق خوبی به خصوص در تئاتر و موسیقی رخ می دهد دیگر تکرار نمی شود و شاهد یک انقطاع تاریخی در این زمینه هستیم. وقتی اثر خوبی تولید می شود آن اثر با همان هنرمند تمام می شود .
علیزاده ادامه داد: حیف بود که شرح قصه و ادبیات عامیانه و بیان مسایل اجتماعی با زبان عامیانه در شرح قصه وجود داشت به فراموشی سپرده شود معتقدم برنامه فریدون تقلیدی نیست بلکه ادامه روند و به روز شدن آن از نظر موسیقی و متن است .
علیزاده همچنین در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به تاخیری که در اجرای نمایشی این اثر پیش آمد گفت: قرار بود نمایش غمنومه فریدون هم زمان با انتشار آلبوم شنیداری آن باشد اما علت تاخیر شاید به دلیل وسواس همه گروه بود که به تصمیم گیری در مورد نحوه اجرای موسیقی در شکل تئاتر این اثر بود.
معتقدم اجرای زنده موسیقی در شکل تئاتر این پروژه جذاب تر است اما اشکالات فنی و ترافیک سالن مورد نظر باعث شد که آلبوم شنیداری غمنومه فریدون را زودتر منتشر کنیم تا بتوانیم به زودی نمایش آن را نیز روی صحنه ببریم.
علیزاده همچنین درباره با موسیقی این آلبوم و ساز بندی های آن گفت: این پروژه به صورت خودکار به ما دیکته می کرد که باید به چه صورت باشد با توجه به کمرنگ شدن فرهنگ خودی و هیجان های نسل جوان برای اداره کارها و تاثیر فرهنگ غربی فکر کردیم باید کاری بکنیم که صحنه های زندگی خودمان به عنوان مردم ایران داخل صحنه برود.
این آهنگ ساز و موسیقی دان با اشاره به اینکه وقتی موسیقی این آلبوم را گوش می دهیم ممکن است فکر کنیم در آن تعزیه به چشم می خورد گفت: صحنه هایی از کار حالت موسیقی تعزیه و یا زورخانه ای را به ما دیکته می کرد .
در این اثر هیچ چیزی غیر خودی نبود معتقدم حتی مخاطبان اگر غمنومه فریدون را گوش کنند می توانند دستگاههای موسیقی ایرانی را یاد بگیرند به دلیل این که دستگاههای موسیقی به کار رفته در این اثر بسیار متنوع است.
علیزاده با بیان اینکه کلمات فارسی و جملات مخابره ای در این اثر شنیداری به گویش مردم نزدیک است ادامه داد: موسیقی کار هم از این فرهنگ می آید و در آن از سازهای ایرانی استفاده شده است .
علیزاده در پاسخ به سوال خبرنگاری که او را فریدون موسیقی ایران خطاب کرده بود با لحن طنزآمیز گفت: خدا نکند من فریدون باشم چون فریدون در نهایت اعدام می شود!
او همچنین با اشاره به حضور مرتضی احمدی در این اثر گفت: هروقت اسم مرتضی احمدی را می شنوم از شوق گریه ام می گیرد و هیچ وقت فکر نمی کنم که جایش خالی است چون همیشه حضور دارد.
این آهنگ ساز با اشاره به موسیقی محاوره ای قبلا سابقه یادی بود که اشعار کلاسیک با موسیقی کار شود اما اغلب با موسیقی بوده که در خور این ادبیات کلاسیک نبوده است .
علیزاده خاطرنشان کرد: بعضی سریال ها می بینید که به زور می خواهند لحن شان را ادبی کنند اما تماشاگر هیچ رابطه ای با آن برقرار نمی کنند در واقع هر چه سعی می کند زبان ادبیات فاخر را بیشتر استفاده کنند از مردم دورتر می شوند.
او ادامه داد: زبان محاوره و متداول مرددم به اندازه کافی زیبایی دارد و مثل ها و ضرب المثل در این باره ارتباط نزدیکی با آدم ها دارد در واقع مردم با ادبیات کلاسیک با یکدیگر صحبت نمی کنند مگر اینکه کسی بخواهد در ابراز احساساتش با دیگری با یک اثری مثل حافظ صحبت کند.در غمنومه فریدون موسیقی کاملا جدی است و در کنار زبان محاوره ای متن نتیجه خوبی داده است.
علیزاده با بیان اینکه در موسیقی پاپ استفاده از اشعار کلاسیک را زیاد دیده ایم اما این موسیقی ماندگار نشده است اشاره ای به اپراهای عروسکی از اشعار مولانا ، خیام ساخته می شود گفت: این اشعار موسیقی زیبا و خوبی دارند اما وقتی اشعار به طور مثال خیام در هیبت یک عروسک خوانده می شود بدلیل محدودیت های حرکتی که دارد مردم با آن ارتباط برقرار نمی کنند .
علیزاده ادامه داد: معتقدم ترانه سراییان ما می توانند شعر و ترانه ای بگویند که به درد موسیقی فاخر بخورد اما زبانش محاوره باشد.
او همچنین با اشاره به حضور سه خواننده تک خوان در این اثر شنیداری گفت: پوریا اخواص ، علیرضا برنجیان و داریوش کاظمی سه خواننده غمنومه فریدون هستند در ترکیب خواننده های این اثر تلاش کردم تنها از تهران انتخاب نکنم به طور مثال علیرضا برنجیان اهل کرمانشاه و داریوش کاظمی اهل گرگان است .
علیزاده همچنین با اشاره به این که روایت ها در غمنومه فریدون کمی تغییر داده است گفت: حس می کردم سایه غم این کار زیاد شده است در نتیجه از خانم ژاله علو دعوت به کار شد و شعرهای راوی دیگر را هم کمی رنگین تر کردم .
آهنگ ساز غمنومه فریدون در ادامه با اشاره به اینکه به دلیل ویژگی های متن احتیاج به تک خوان زن نداشتیم گفت: انگار در ذهن ما همه چیز طوری متولد می شود که مجاز باشد اما از حضور خوانندگان زن در آوازهای جمعی استفاده کردیم.
پیمان قدیمی نویسنده و کارگردان غمنومه فریدون در رابطه با این اثر گفت: در این حین حرکتم به سمت ادبیات کوچه و نوشتن این قصه بازگشت به اتفاقی شفاهی بود که در دهه ۳۰ در ادبیات ایران رخ داده و بعد فراموش شده بود.
مهمترین این اتفاقها در تلاش احمد شاملو و ادبیات کوچه و نگارشهای از این دست مانند قصه پریا، به علی گفت مادرش... و همچنین ضبط مثلهای صادق هدایت بود.
قدیمی ادامه داد: فکر میکردم باید به این ادبیات بازگشت و در این راستا شرح قصه را هم مطالعه کردم اما غمنومه فریدون یک بازگشت به ادبیات محاورهای است.
این نویسنده و کارگردان خاطرنشان کرد: بلایی که بسر ادبیات فارسی در حوزه محاوره آمده است نوع تدریس ادبیات در نظام آموزشی کشور است.در این راستا نظام اموزشی به سمت ادبیات سخت رفته و یا از ان طرف به شدت محاورهای شده است و توازنی به این دو برقرار نیست. به طوری که عدهای فکر میکنند باید شعر حافظ را هم ترجمه کنند در حالی که زبان فارسی دارد. غمنومه فریدون یک آشنایی زدایی از این گونه ادبیات ا ست.
او همچنین در رابطه با بخش نمایشی این اثر گفت: بخش نمایشی غمنومه فریدون در سکوت خبری پیشرفت کرده و ادامه یافته و شاهد اتفاقات ویژهای در آن خواهید بود که حتما اطلاع رسانی خواهد شد.
قدیمی همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر تداوم این جریان آن را وابسته به ذوق و سلیقه کسان دیگری دانست که در این حوزه ورود میکنند و گفت: غمنومه حاصل پژوهش من در ادبیات و یک پروسه و زیست جریان چهارساله بود اگر باز هم این جریان بر من و جامعهام بگذرد آنرا دوباره تکرار خواهم کرد.
حبیب رضایی نقش خوان و تهیه کننده غمنومه فریدون نیز در این نشست با بیان اینکه اثر شنیداری غمنومه فریدون به تنهایی و جدا از اتفاق نمایشیاش جایگاه خاص خود را دارد گفت: غمنومه فریدون وقتی با حضور پیمان قدیمی و نیما دهقانی کلید خورد مانند تکه زمینی با یک اطاقک بود اما وقتی حسین علیزاده در آن حضور پیدا کرد تبدیل به اتوبان شش باند شد و ناگهان جلو پیدا کرد و برای خودما هم شگفت انگیز و جذاب شد.
نیما دهقانی کارگردان نمایشی این پروژه نیز با بیان اینکه غمنومه فریدون سبک خودش را دارد و قائم به ذات است گفت: این اثر نه یک اپرا تئاتر است و نه یک نمایش رادیویی بلکه تجربهای برای اولین بار آن را اجرا کردیم و در آن از تکنیکها تئاتری استفاده کردیم.
او خاطرنشان کرد: غمنومه فریدون یک شعر بود و زیبایی و جذابیتش به شعر بودنش سعی کردیم این پروژه را به صورت تئاتری تمرین کنیم و به دست آقای علیزاده بسپاریم که بر روی آن رنگ بپاشد.
صابر ابر نقش خوان فریدون در این پروژه نیز گفت: جمع شدن گروهی برای بخش نمایشی این پروژه برای من تجربهای تکرار نشدنی بود به نظر من ویژگی این متن به دلیل تاثیرش و حال خوبی که دارد.
این بازیگر تئاتر و سینما ادامه داد: امروز جای خالی افرادی حس میشود میخواهم از مرتضی احمدی یادی کنم که سهم بزرگی در این پروژه داشت و انرژیاش همیشه کنار ما خواهد بود.
ابر ادامه داد: در این پروژه همه زحمت میکشیدند تاشان مخاطب حفظ شود آنچه در ایران مهم است این است که باید سلیقه مخاطب تغییر کند و هر کس هرچه میتواند باید در این زمینه انجام دهد. اگر حسین علیزاده سخت و با وسواس کار میکند برای این است که میخواهد گوشها خوش سلیقه بار بیایند.
بخش نمایشی هم سعی کرده تا سهم خود را در ایجاد این خوش سلیقگی ایفاکند.
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۲۴۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ مرتضیعلیزاده به منتقد «هفت»: سینما بر همهچیز مقدم است
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بیبدن» عنوان کرد: من معتقدم که فیلم اول باید به تعریف سینما و قصه گویی نزدیک باشد و بعد ایدئولوژیاش را جلو ببرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اولین برنامه از سری جدید برنامه سینمایی «هفت» با بررسی موضوع جنایی و فیلم «بیبدن» از شبکه نمایش پخش شد
بخش اول «هفت» به نقد فیلم سینمایی «بیبدن» اختصاص داشت که با حضور امیرقادری و رضا صدیق برپا شد.
رضا صدیق در ابتدا بیان کرد: من میخواهم قبل از بررسی فیلم به اتفاقات اخیر در منطقه گریزی بزنم و بگویم محور مقاومت اگر تا پیش از وعده صادق یک موضوع پراگماتیک منطقهای بود، اکنون به یک ایده ضدامپریالیستی در جهان تبدیل شده است. سینمای هالیوود نسبت به اعتراضات اخیر دانشجویان آمریکا علیه اسرائیل سکوت کرده؛ این در حالی است که در اعتراضات داخلی ما، رسانههای امپریالیستی مانند بازجو به دنبال بازیگران و سینماگران ما بودند، اما به بازیگران خودشان اجازه اظهار نظر نمیدهند و هرکس در این موضوع موضعگیری کند، قطعا نابود خواهد شد. این قضیه نشان از این است که آمریکا در امنیت ملیاش با کسی شوخی ندارد.
امیر قادری در ادامه عنوان کرد: هالیوود ۱۰ الی ۱۵سال اخیر اهدافش بسیار تغییر کرده و فرمایشی شده است. من همیشه میگویم صد رحمت به دهه شصت خودمان که حتی اگر سختگیری وجود داشت، اما حامی مستضعفین بود.
رضا صدیق درباره «بیبدن» اظهار کرد: از نظر من این فیلم بدون شخصیت و وسط باز است که تکلیفش با خودش مشخص نیست. فیلم «بیبدن» از موقعیتهای دراماتیکی که میتوانست قصهاش را نجات دهد، هیچ استفادهای نکرده است. موضوع قتل در فیلم یک موضوع ثانویه است و نقطه قوت فیلم بازی درجه یک الناز شاکردوست است. همچنین باید بگویم که گذر زمان در این فیلم اصلا پیدا نیست و گویی در فیلمنامه اصلا به آن اشاره نشده؛ ما در نهایت با ریش قاتل متوجه گذر زمان میشویم.
امیر قادری در ادامه بیان کرد: موضوعاتی مانند قصاص یا جنگ مفاهیم پیچیدهای هستند. از نظر من «بیبدن» وسطباز نیست و اتفاقا اینکه با چندین زاویه نشان مساله قصاص را بررسی میکند؛ نقطه قوت فیلم است. امتیاز بزرگ فیلم بازی بازیگرانش است؛ اما میتوان گفت که لحن تلخ و یکدست فیلم، کار را خراب کرده است. این فیلم خاکستری است و اگر کارگردان سلیقه بصری بهتری داشت، قطعا فیلم شیکتری میشد و شلختگی الان را نداشت.
صدیق در ادامه گفت: «بیبدن» فیلم بازیگران است نه فیلمنامه و کارگردانی. مساله فیلم قصاص نیست بلکه شخصیت خانواده قاتل است. «بیبدن» یک فیلم حیف شده است چرا که موضوع بسیار جذابی دارد.
بهروز افخمی در ادامه خاطرنشان کرد: اینکه در یک فیلم بتوان تماشاچی را وارد دالان تجربههای مختلف کرد، بسیار مهم است تا تماشاچی داستانهای متفاوت را تجربه کند. از نظر من بهترین بازی این فیلم متعلق به گلاره عباسی است.
در ادامه رضا صدیق منتقد نسبت به اظهار نظر یکی از مدیران نماوا راجع به سینماگران و حواشی آن بیان کرد: هر کسی میتواند در سینما سرمایهگذاری کند؛ اما قرار گرفتن سرمایهگذاران در چرخه فرهنگ سرنوشتی مانند نماوا دارد که در حال ورشکسته شدن است. طرف دیگر صحبت من آن بخش از سینماگران است که معتقدند اخلاق و شرافت بیش از هر حرفه، نزد سینمایی هاست. من باید بگویم این جمله خیلی برای سینماگران گنده است. شرافت نزد کارگران و معلمان ماست؛ شرافت یعنی بخش مستضعف جامعه. من باید بگویم که لطفا شرافت را متر نکنید.
امیر قادری در ادامه عنوان کرد: زنگ خطر این ماجرا جایی است که بعد از اظهار نظر این مدیر نماوا، مردم سمت او را گرفتند. میخواهم بگویم که دهه فرصتطلبی ۹۰ چه چیزی بر سر سینماگران ما آورده که مردم دیگر از آنها حمایت نمیکنند.
بخش دوم «هفت» به بررسی موضوع جنایی اختصاص داشت که با حضور مرتضی علیزاده کارگردان «بیبدن» و محمدرضا نصراللهی استاد دانشگاه برپا شد.
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم سینمایی «بیبدن»، ابتدا درباره نقد رضا صدیق به فیلم، عنوان کرد: من معتقدم که سینما اول باید سینما باشد و قصه تعریف کند و بعد ایدئولوژیاش را جلو ببرد. اینکه ما از اول فیلم تکلیف را مشخص کنیم که طرفدار قصاص هستیم یا خیر، خلاف قصهگویی در سینماست و این متر غلطی برای بررسی و نقد فیلم است. البته که نقد به منی که در قدمهای اولیه فیلمسازی هستم، بسیار کمککننده است.
محمدرضا نصراللهی در ابتدای صحبتهای خود گفت: به اعتقاد همه افرادی که پرونده جنایی را دنبال میکنند، «بیبدن» برگرفته از پرونده آرمان و غزاله است؛ هر چند که نویسنده فیلم منکر این موضوع باشد. باید بگویم که این فیلم در مجموع اصلا جنایی نیست و «بیبدن» یک فیلم اجتماعی درام است. در این فیلم موضوع از زاویه بازپرس بررسی میشود و به عملیات پلیسی و کارگاه آنچنان که باید نمیپردازد و نحوه قتل هم مشخص نمیشود.
کارگردان «بیبدن» درباره ژانر جنایی بیان کرد: سینمای هالیوود به شکل خالص ژانر جنایی را بررسی میکند، اما در کشورهای دیگر این ژانر با فرهنگهای مختلف ترکیب میشود. در همین راستا مضمونهایی به فیلم اضافه میشود که برای مخاطب از کشف معما مهمتر است. در «بیبدن» هم همین اتفاق رخ داده است. ما فکر میکردیم که مسائل دیگر از کشفیات کارآگاه برای مخاطب جذابتر است.
محمدنصراللهی در ادامه عنوان کرد: یکی از نقدهای همیشگی من این است که از کارآگاهان و کارشناسان جنایی در متن فیلم استفاده کنند، نه در بخش تولید. به عنوان مثال این موضوع که تمام بازپرسها و پلیسهای ما در فیلم دختر دارند به یک کلیشه تبدیل شده و همچنین این موضوع که ماموران ما در فیلمهای ایرانی پا را فراتر از قانون میگذارند، واقعیت بیرونی ندارد و به یک کلیشه در فیلمها تبدیل شده است.
میز سینمای جهان برنامه «هفت» نیز به بررسی فیلم سینمایی «Dune ۲» اختصاص داشت که با حضور سیدحمیدرضا قادری و آرش خوشخو برپا شد.
سیدحمیدرضا قادری ابتدا گفت: یکی از متر و معیارهایی که در نقد شعر استفاده میشود، وجه خیالانگیز شعر است. من میپذیرم که افراد جوان با دیدن فیلم «Dune ۲» در سینما به وجد بیایند، اما در نهایت فیلم روی من تاثیر نداشت چرا که فیلمهای الان، ویرایش شده فیلمهای قبلیشان هستند. این فیلم صرف نظر از رمانش، برای کسانی که سینماباز هستند چیز جدیدی ندارد.
آرش خوشخو در ادامه این برنامه بیان کرد: در «Dune ۲» ماجرا پیچیده شده و به نظرم به فیلم تاجوتخت ربطی ندارد. فیلمهای این کارگردان سرد است و ما از زندگی مردمان این فیلم هیچ چیزی نمیبینیم و این سرما در تمام فیلمهایش وجود دارد. «Dune ۲» پر از تواناییهای فنی است و بازیگرانش به بهترین شکل انتخاب شدهاند. بیشتر از داستان فیلم جزئیات فنی فیلمش بسیار برای من جذاب بود. این فیلم مانند هر فیلم مهم دیگری تفسیر معاصر دارد.
امیرقادری نیز درباره فیلم «Dune ۲» اظهار کرد: کتاب بسیار فراتر از فیلم است چرا که مجموعهای از خردهای مختلف در آن دیده میشود. درک این کتاب از مسئولیت رهبریت یک قوم بینظیر است و به شدت تحت تاثیر خرد خاورمیانه است. من به شدت توصیه میکنم که ترجمه این کتاب را که بسیار روان هم است، بخوانید.
افخمی درباره این فیلم گفت: این فیلم تبلیغ آشکاری برای فراماسونها است و به شکل آشکاری برای بزرگنمایی و قدرتنمایی فراماسونی تبلیغ میکند.
بهروز افخمی در پایان این برنامه تاکید کرد: از این به بعد به امید خدا در پایان هر برنامه «هفت» یک تیتراژ جداگانه داریم؛ یعنی هر تیتراژ با برنامه قبلی فرق میکند. هر بار درباره یکی از استادان بزرگ سینمای ایران، چه آنها که از بین ما رفتند و چه آنهایی که در قید حیات هستند، برنامه کوتاهی ساخته میشود که در حاشیه تیتراژ میبینید و در برنامه امشب تیتراژ ما درباره علی حاتمی است که با فیلمهای علی حاتمی و موسیقی مرتضی حنانه از فیلم «هزاردستان» ساخته شده است.