Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر به قل از روابط عمومی برنامه جشن رمضان، هشتمین شب از ویژه برنامه تلویزیونی «جشن رمضان» با یک قصه جالب توجه و حضور خواننده ای که برای دهه هفتادی ها خاطره انگیز بود از شبکه پنج سیما پخش شد.

زینب پورابراهیم و بابک افرا در این قسمت از برنامه میزبان محمد جلیلی از استان مازندران بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردی که در سال ۱۳۶۶ پدر می شود اماهزینه ترخیص همسر و فرزندش که ۷ هزار تومان بوده را نداشته است. او همان جا از خداوند می خواهد آنقدر به او دارایی ببخشد که به همه نیازمندان کمک کند.

وقتی آقا عباس علی به دنیا آمد و شروع یک قصه

جلیلی در آغاز قصه پرفراز و نشیب خود گفت: وقتی آقا عباس علی به دنیا آمد مدیرمالی بیمارستان به من گفت باید پول را بپردازی، گفتم: «پول ندارم». گفت: «برو کمیته سوادکوه و از آنها کمک بگیر». من خجالت می کشیدم به همین دلیل چندبار تا جلوی کمیته رفتم و برگشتم. تا اینکه بالاخره داخل شدم، به رئیس کمیته سوادکوه گقتم من این پول را قرض می خواهم و برمی گردانم، او گفت: «پسرجان ما اینجا هستیم برای کمک به شما.» آنجا تحت تاثیر این کار قرار گرفتم و از خدا خواستم به قدری به من مال بدهد که این کار کمیته را خودم انجام دهم.

وی افزود: مدتی گذشت تا اینکه در سوادکوه یک مرکز درمانی از سمت سپاه بناکردیم و من هم مسئول آنجا شدم. هرصبح جیبمان را خالی می کردیم و شب هم با جیب خالی برمی گشتیم، مبادا اینکه یک هزار تومانی از بیت المال در جیب ما باشد. آن زمان من ۵ هزار و ۶۰۰ تومان حقوق می گرفتم، بعد برای ادامه تحصیل به مشهد رفتم که ۴ هزار تومان هزینه اجاره منزل و ۱۶۰۰ تومان هم بابت پول آب و برق صرف می شد. شرایط مالی زندگی باز هم سخت بود تا اینکه آقا یاسر فرزند دوم ماهم به دنیا آمد. آن زمان من حتی پول نداشتم که برای همسرم یک کمپوت بخرم.

جلیلی بیان کرد: برای برگشت از خراسان ۱۵۰ تومان پول داشتیم، کامیون  ۱۴۰۰ تومان گرفتیم و برگشتیم، موقع رسیدن از فامیل ها پول جمع آوری کرده  و کرایه ماشین را پرداخت کردیم. من ماهانه از سپاه ۹ هزار تومان حقوق می گرفتم. پدرم در سوادکوه معدن داشت، رفتم و خواهش کردم که آنجا کار کنم، اولش موافق کارگری من نبود اما بالاخره خودم را مشغول کردم و روزی ۸ هزار تومان درآمد داشتم. تا اینکه سال ۷۴ به عنوان پیمانکار بزرگ چوب در سوادکوه شناخته شدم.

وی ادامه داد: من همان موقع به صورت پراکنده کمک می کردم تا اینکه رئیس کمیته امداد سوادکوه با من تماس گرفت، من به آنجا مراجعه و با حقوق ماهی ۹ هزار تومان سرپرستی ۴۰ بچه یتیم که در ماه ۴۰۰ هزار تومان هزینه داشتند را پذیرفتم. تا اینکه الان به نیابت از۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید مازندران، پدر۱۰ هزار و ۴۰۰ یتیم هستم. و این را مطمئن باشید در سال آینده هیچ بچه یتیم بدون مسکن در سوادکوه نخواهیم داشت، ضمن اینکه هزینه شیمی درمانی بیماران را هم پرداخت می کنیم.

جلیلی با بیان اینکه عهد ما با خدا این است که هرکه مراجعه کرد به او نه نگوییم ادامه داد: الان درآمد معدن، کارگاه صنعتی و دامداری صرف نیازمندان می شود. ۱۰ روز پیش هم مطلع شدم که یک حسینیه نصف کاره مانده است، همان جا با خدا معامله کردم که این کار را من انجام می دهم تو دو کار دیگر ما را درست کن. زنگ زدیم و میلگرد آوردند و کار شروع شد. یا یک معامله دیگر بود که من از خدا خواستم مبلغش آن چیز که برایم مهم بود باشد و گفتم خدایا مرا نبین یتیمان را ببین، آنها تماس گرفتند و با ۳۰ درصد بالاتر از مبلغی که من می خواستم معامله انجام شد.

خواننده محبوب دهه هفتادی ها بعد از مدت ها تلویزیون آمد

مهمان دوم برنامه نیز خواننده ای بود که پس از مدت ها دوری از تلویزیون، بار دیگر در قاب «جشن رمضان ۱۴۰۰» مقابل بینندگان حاضر شد.

امیر کریمی که با آهنگ خاطره انگیز تهران به شهرت رسید درباره این قطعه توضیح داد: نام آلبوم «غریبه» بود که در سال ۷۷ همزمان با شکل گیری مجدد موسیقی پاپ این آلبوم را تولید کردم که پرخرج هم بود.

وی در تعریف کار خوب و انفاق بیان کرد: خیلی از کارها خوب هستند و هزینه های بالا ندارند، خداوند در قرآن می فرماید از آنچه به شما دادیم انفاق کنید، بنابراین هرکسی از هرآنچه دارد باید ببخشد. باید استانداردهای جوانان از کار خوب بالا برود، اگر کار خوب و انفاق انجام شود دیگر شاهد ناملایمتی ها در جامعه نخواهیم بود.

این خواننده با اشاره به یک قطعه از چلیپایی که شعر آن از سعدی است و خودش نگارش کرده است، بیننده ها را به یک اجرای زنده از شعر سعدی مهمان کرد.

وی همچنین در پایان برنامه آهنگ «تهران» را برای  بینندگان اجرا کرد.

ویژه برنامه تلویزیونی «جشن رمضان ۱۴۰۰»  به تهیه کنندگی کاوه امیری و سردبیری فرزانه پزشکی، کاری از گروه اجتماعی شبکه پنج سیماست که در شب های ماه مبارک رمضان حوالی ساعت ۲۱:۳۰ تقدیم حضور بینندگان می شود.

کد خبر 5195284 علیرضا سعیدی

منبع: مهر

کلیدواژه: برنامه تلویزیونی ماه رمضان ۱۴۰۰ امیر کریمی شبکه پنج سیما فیلم سینمایی حضور هنر ایران در جهان ویروس کرونا شبکه پنج سیما فیلم کوتاه سینمای مستند آلبوم موسیقی رادیو سلامت برنامه رادیویی سریال ایرانی موسیقی ایرانی رادیو نمایش تئاتر ایران فیلم مستند هزار تومان جشن رمضان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۷۲۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شوفرهایی که خواننده شدند + فیلم

همشهری آنلاین - بهاره خسروی : قصه ها و ترانه های و ماشین‌نوشته های تهران قدیم خط به خطش برای اهالی تهرانی که در گرد و غبار روزگار مویی سپید کرده‌اند پر از خاطره‌های فراموش نشدنی است.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

«محمود منیعی» تهران‌پژوه، درباره این موضوع توضیح می‌دهد: «با عجین شدن خودرو در زندگی روزمره مردم و جمع شدن بساط درشکه‌چی‌ها اغلب راننده‌ها برای جلب مشتری بیشتر و بازارگرمی سعی می‌کردند از ‌ترفندهای مختلفی استفاده کنند. قدیم‌ها خودروها فاقد پخش‌صوت یا رادیو بودند. به همین دلیل، اغلب راننده‌ها سعی می‌کردند با خوش‌وبش و نقل روایت‌های جالب به نحوی با مسافران ارتباط بگیرند تا اینکه به مرور زمان راننده‌ها یا شوفرهای خوش‌صدا شروع کردند به آوازخوانی در طول مسیر که در ماشین دودی هم انجام می‌شد.»

بنا بر این، خواندن تصنیف‌هایی کوچه‌بازاری مانند ترانه معروف ماشین مشدی ممدلی نه بوق نه صندلی و از قند و شکر ساخته‌ام جوجه خروس، آقایان یکی یه دونه خروس و... در هنگام سفر رواج پیدا کرد.

اما قصه ماشین‌نوشت ماجرای جالب‌تری دارد. مطالبی که اغلب برگرفته از دلمشغولی‌های روزمره صاحب خودرو بود. درباره فرهنگ ماشین‌نوشت‌ها «سیدجمال هادیان طبایی‌زواره» کتابی با عنوان «اتول‌نامه» نوشته است که در آن به موضوع همین ماشین‌نوشت‌ها و معروف‌ترین و پر مخاطب‌ترین آنها در میان راننده‌ها پرداخته شده است.

منیعی در این باره می‌گوید: «زیبایی بصری خودروها و اینکه پیام و اثری تلنگرآمیز برای ذهن مخاطب داشته باشد برای راننده‌های تهران قدیم بسیار مهم بود و به همین دلیل سعی می‌کردند وسیله نقیله‌شان را با بهترین شکل و نوشته‌ها تزیین کنند و به نحوی تو چشم شهر باشد؛ از جمله: عمرا اگر لنکه‌ام را پیدا کنی / خدایا هیچ جوانی را نامراد نکن/ مژده ‌ای دل که مسیحا نفسی می‌آید / سلام جیگر طلا / ناظم نظم جهانی کی می‌آیی / خدا کند که بیایی و..»

کد خبر 848729 برچسب‌ها هویت شهری تهران اتومبیلرانی

دیگر خبرها

  • جدول پخش برنامه‌های انتخاباتی شبکه تهران 
  • جدول پخش برنامه‌های انتخاباتی شبکه تهران
  • شوفرهایی که خواننده شدند + فیلم
  • گریه ناگهانی آقای خواننده در هنگام اجرای آهنگ در کنسرت | فیلم
  • پشت‌پرده آهنگ مشهور فریدون فروغی بعد از ۱۶سال فاش شد + ویدئو
  • داستان خواننده عاشقی که سال ها صدایش به اسم فریدون فروغی پخش می شد (فیلم)
  • ویژه برنامه «قرار» از شبکه تهران
  • آنتن شبکه تهران از امشب انتخاباتی می‌شود
  • پیشنهاد تماشای «افعی تهران» در تلویزیون
  • دستگیری شاهرخ‌خان در تهران | ناگفته های شاهرخ خان در گفت و گو با همشهری آنلاین